نه ماهگیت مبارک دختر قشنگم
دخترم در آغاز نه ماهگی هنوز دندون نداری اما حسابی شیطون شدی،همش از سر و کله مامان بالا میری،چهار دست پا رفتنت سریعتر شده،دوست داری بری روی سرامیک بشینی واسه خودت بچرخی منم هی باید بیارمت بذارم روی فرش که نکنه سردت بشه عسله مامان.صبح زود بیدار میشی منو مجبور میکنی که بات بازی کنم بعد میخوابی تا میذارمت توی تختت بیدار میشی و بم میخواندی با شیطنت دوست داری تو بغلم باشی منم تو بغلمی با یه دست اینترنت کار میکنم.شب که بابا میاد زود گریه میکنی تا بغلت کنه اجازه نمیدی بابائی دستشو بشوره،گاهی باید تو بغلش باشی و شام بخوره تازه بعدش باید باهات کلی بازی کنه.وقتی تو آشپز خونه هستم سریع خودتو میرسونی و کشوی کابینتو باز میکنی و وسایلو میریزی بیرون.میزارمت روی صندلی غذات خودتو از زیر هل میدی به سمت پایین امروز اگه یه لحظه غفلت کرده بودم همینجوری میومدی پایین با دست کفی سریع اومدم گرفتمت.خلاصه هر چی بزرگتر میشی شیطونتر و شیرین تر میشی و باید خیلی هواسمونو جمع کنیم .تازگیها من هرچی میگم صدای منو تقلید میکنی و من خندم میگیره .